دلــــــم ميـــخـــواد کــــــولـــمـــو بـــبــــندم، مستـــقيم برم گـــردنـــه حـــيران
بعـــد بشـــينم يـــه گوشـــه، کولـــمو بـــزارم بغـــلم، بگـــم ســـلــام آقـــاي گـــردنه،
شـــما حيـــرانيـــد؟
بگـــه : بـــلـــي
بگــــــم منـــم هـــميــــــنطور،
خـــوشـــبخـــتم ...!!!
این پست را ســــــکوت می کنم تو بنویس !
تــــــــو بنویس ...
از دلتنگی هایت از دردهایت، از حــــرف هایت ...
از هرچه دلت می گوید !
بنویس برایـــــــــم...
شده یه چیزی تو دلت سنگینی کنه….؟؟؟
خیلی سخته آدم کسی رو نداشته باشه…
دلش لک بزنه که با یکی درد دل کنه ولی هیچکی نباشه…
نتونه به هیچکی اعتماد کنه…
هر چی سبک سنگین کنه تا دردش رو به یکی بگه نتونه,
آخرش برسه به یه بن بست …
تک و تنها با یه دلی که هی مجبورش می کنه اونو خالی کنه …
اما راهی رو نمی بینه سرش روکه بالا می کنه آسمون رو می بینه
به اون هم نمی تونه بگه…
خبری از آسمون هم ندیده
مگه چند بار اشک های شبونش رو پاک کرده…؟!
بهش محل هم نداده
تا رفته گریه کنه زود تر از اون بساط گریه اش رو پهن کرده تا کم نیاره …
خیلی سخته ادم خودش رو به تنهایی خوش کنه اما دلی داشته باشه که مدام از تنهایی بناله…
خیلی سخته ادم ندونه کدوم طرفیه؟!
خیلی سخته ادم احساس کنه خدا اونو از بنده هاش جدا کرده …
خیلی سخته ندونی وقتی داری با خدا درددل می کنی داره به حرفات گوش می ده یا …
پرده ی گناهات اونقدر ضخیم شده که صدات به خدا نمی رسه…. ؟!
زيباترين تصويري که در زندگانيم ديدم نگاه عاشقانه و معصومانه تو بود
زيباترين سخني که شنيدم سکوت دوست داشتني توبود
زيباترين احساساتم گفتن دوست داشتن تو بود
زيباترين انتظار زندگيم حسرت ديدار توبود
زيباترين لحظه زندگيم لحظه با تو بودن بود
زيباترين هديه عمرم محبت توبود
زيباترين تنهاييم گريه براي توبود
زيباترين اعترافم عشق توبود
برای تو با تو می نویسم،با تو می شودتمام دقیقه ها صبر کرد....
با تو می شود زمستان را بهار کرد....
با تو می شود ساخت،ماند،نفس کشید و زندگی کرد....
با تو همه چیز معنی پیدا می کند
هیچ وقت تو را به پرده های نامرئی شب نخواهم فروخت و
تورا ارزانی شب های تیره ی خودم نخواهم کرد
همیشه،همیشه،دوستت دارم
ترجیح من برای زندگی تویی
میخوام ی چیزبگم؛"ازخودم بدم میاد"
گیرکردم
میدونم رنجوندمش
اون ی جورایی خودمه
هرکی با اون باشه چه دوست چه خواهر چه برادر درهرصورت خوشبخته
یه قلب پاک و ناز داره
باورش دارم
دوست داشتنی
با اون بودن یعنی غم های دنیا خداحافظ
اما به دلایلیکه خودش گفته نمیشه کنارش باشم
بچه هااون یک فرشته بود هست خواهدبود
دارم از تـــــــــو حرف میزنم
اما روحــــــــتم از نوشته هایم خـــــــــبر ندارد........
ایرادی نداردیـــــــــــاد تو.......
به توشتـــــــــــه هایم رنگ میدهد.............
شاید دیگری بخواند وآرامــــــــــــــ گیرد ذهن پریشانش
ϰ-†нêmê§ |
صفحه قبل 1 ... 4 5 6 7 8 ... 9 صفحه بعد